.comment-link {margin-left:.6em;} <$BlogRSDURL$>

Tuesday, September 28, 2004

کی گفته که زندگی بد چیزیه؟ البته هر کی گفته لابد یه چیزی می دونسته.....ولی به نظر من اونقدام بد نیست

Thursday, September 02, 2004

من باید بگم که یه وقتی، طرفدار پروپا قرص یه آدمی بودم که الان مدت کوتاهیه که دیگه مرده.
خوب به قول معروف مرده که مرده،حالا ما چی کار کنیم که مرده؟ ونکته ی اصلی در همین جا بر ملا می شه که من چرا از این مسأله احساس گناه می کنم؟اصلن به من چه مربوط؟
یه وقتی این آدم جزو قهرمانای زندگیم بود، خل بازیاشوبد جور دوست داشتم .
نمی دونم چی شد؟کسی زیر آبشو زد؟خودم روشنفکرو گه شدم؟
وقتی شنیدم مرده،چیزی که ناراحتم کرد مردنش نبود،در واقع زیاد نبود چون کسی که خودشو بکشه( و بمیره! ) قطعن آدم خوشبختی نبوده و این بده
چیزی که باعث شد احساس گناه ملعون به سراغم بیاد،این بود که دیدم هنوز اون شعرا رو حفظم و وجودش توی نا خود آگاه من جریان داره و من به یه دلیل نا معلوم حتا نوشته هاشم از توی کتاب خونه م به یه جایی که دیده نشن تبعید کرده بودم.
این اتفاق باعث شد که یه قسمتی از "من"سال های گذشتم به یادم بیاد و از این چیزی که الان شدم یا شاید فقط سعی می کنم باشم شگفت زده بشم
Site 
Meter