.comment-link {margin-left:.6em;} <$BlogRSDURL$>

Tuesday, March 18, 2008

میگویند وقتی کلام از گفتن باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود

راست گفته اند .

پس من هم در اینجا شما را به یک قطعه ی موسیقی مهمان می کنم..... که البته در دست داشتن یک تنبک یا حتا قابلمه در حین خواندن سطور ذیل به شما برای رسیدن به معنای اصلی و جان مطلب کمک خواهد کرد


هوای سبز و آبی................... من می خورم گلابی
یه روز خوب دیگه ............... ببین مگس چی می گه ؟
می گه ویز و ویز وویز ........... تابستون بریم ونیز
ای وای گوشم می خاره .......... بارون باید بباره
تو جاده های خاکی ................ با گربه ی ساواکی
آواز جز بخونیم .................... تو خواب رجز بخونیم
اجق وجق شلخته .................. شیمی آلی سخته
رو قالی خال خالی ................ پوس می گیریم باقالی
دیگه می رم بخوابم ................ اهل حساب کتابم؟
خواب می بینم چه آسان .......... خورش کدو بادمجان



متشکرم
Comments:
خداییش ترکوندی ! اما چی رو نمی دونم! یعنی نمی تونم
 
گلی به گوشه جمالت ببین گلی جونم چی ساخته؟
خانوم خانوماچطوری؟میبینم که آب وهوای هندحسابی بهت ساخته واشعاررمانتیک ازخودت در وکنی
!!!
 
سلام گلی جونم
چطوریایی؟ کدوم ورایی؟ دلم خیلی برات تنک شده ها. الان یادت افتادم -یکی از هزاران- و اینجا رو پیدا کردم.
درخت سیب
 
تولدت مبارک
 
گلناز عزیز با درود و آرزوی بهترین ها .
ضمن سپاسگزاری از بازدیدت از آنچه که برای پیشی کوچولویت پیش آمده بینهایت متاسفم . " حنا خانوم " را من در حالی در خیابان پیدا کردم که از سوتغذیه - سرما - باران و نیز توحش بچه های آدمیزاد آسیب دیده بود و تنها خوشحالی ام از این است که در آرامش و در آغوش خودم زمین را ترک گفت .
گرامی
طبیعت همواره نگهدارت باد .
 
Post a Comment


Site 
Meter